سانتا کلاوز (بابا نوئل) و حاجی فیروز : روایاتی از دزدی، سرقت و استحاله میراث فرهنگی

دکتر امیرعلی رستم داودپور
دبیر انجمن قانون و شفا

بابا نوئل پدر پیری که از قطب شمال می آید و کریسمس (تولد مسیح) را با کادو و محبت روشن میکند، با روی سپید و چشمان آبی و پر از شادی و خنده می آید تا حاجی فیروز ما را که از فقر در خیابان های زشت اندیشه ناپاک ملت که ناشی از دزدی هزاران سال از فرهنگ ماست شکست دهد.
انگار نه انگار پیروز نماد پیروزیست .
اما غرض از این مقالات فقط مقایسه نیست، در جهانی که همه فکر میکنند عقب افتادگی ناشی از یک نظام و حاکمیت است ولی نمیدانند هر روز با از دست دادن چراغ و مشعل خویش خانه دیگرانی را روشن میکنند و خانه خویش را تاریکتر میکنند هر مقاله یک روشنگریست.
آری، فیروز سیه چرده ، آپارتاید زده و لاغر ما در مقابل سانتای چاق و با دستان پر گویی محکوم به شکست است. اما چراغ ما در مقابل چراغهای خاموش استبداد و استکبار جهانی توامان تا ابد سخن دارد..
پدرانی که از فقر اولی الامر نیستند و امر خانواده خود را نمیتوانند تدبیر کنند و بنیاد خانواده هایی که دشمنان از هم پاشیده اند.
اینها چیست؟ اینها جای مبارزه است. اینها ذره ذره میراث فرهنگیست که از جهان ما از جان ما دزدیده شده. گرینج موجودی است که می آید و روح شادی کریسمس را میدزدد. باید ما هم گرینچی را میشناختیم که هر سال روح نوروز را میدزدد تا میتوانستیم نوروز را احیا کنیم. نوروزهایی که دیگر کسی توان عیدی دادن که هیچ ، توان دید و بازدید که هیچ، حتی شوق تلفن زذن را هم ندارد.
خیابانهای فقر، و آسفالت کنندگان آن بزرگراههای آن را میگسترانند و کاسبان تحریمها در کنار آن خیابانها مغازه میزنند. هر چه پیش میرویم جهانی هست از جنس معنویات که گویا برای ما در نماز و روزه خلاصه کرده بودند. اما جهانی است که در آن میراث فرهنگی ، اهمیت داهیانه و فرزانه واری میابد و هر یک از بازیگران و هنرمندانی را که میبینی در راه نشر ضد فرهنگ فعالیت میکنند را میبینیم که سرباز دشمن هستند.
در روزگاری که مرزهای فرهنگی میان ملل در هم آمیخته‌اند و قدرت رسانه‌های جهانی، شخصیت‌های نمادین ملت‌ها را به نمایندگان فرهنگ عامه تبدیل کرده است، نگاه به جایگاه نمادهایی چون بابا نوئل و حاجی فیروز دریچه‌ای به فهم عمیق‌تر روابط فرهنگی، استعمار نوین و چالش‌های هویتی باز می‌کند. این مقاله نگاهی تطبیقی به این دو شخصیت دارد و نشان می‌دهد چگونه بازنمایی آنان، تصویری از وضعیت فرهنگی ما در مقابل غرب ارائه می‌دهد.


بابا نوئل: نماد هدیه، شادی و مصرف‌گرایی جهانی
بابا نوئل (Santa Claus) با روی سپید، چشمان آبی و خنده‌ای که یادآور شادی کودکانه است، از دل اسطوره‌ها و افسانه‌های مسیحی و اروپایی برآمده است. او اکنون نمادی جهانی است که با کادو، محبت و وعده‌های خوشایند، حال و هوای کریسمس را روشن می‌کند. بابا نوئل در تاریخ ریشه در شخصیت سنت نیکلاس دارد، یک قدیس مهربان که به کودکان هدیه می‌داد. اما امروزه، او بیشتر محصولی از تبلیغات سرمایه‌داری مدرن است که مصرف‌گرایی و لذت را در بسته‌های جذاب هدیه می‌کند.

حاجی فیروز: روایت سرخوشی در دل تلخی‌ها
در مقابل، حاجی فیروز با چهره‌ای سیاه و جامه‌ای سرخ، نمادی از نوروز است؛ جشن بهار و نوزایی طبیعت. او آواز می‌خواند و می‌رقصد، اما چهره‌اش داستانی تلخ‌تر از آنچه ظاهرش می‌نماید، روایت می‌کند. سیاهی چهره‌اش، در بسیاری از روایت‌ها، نماد سختی و مشقت است؛ روایت کارگران و بندگان گذشته. حاجی فیروز، برخلاف بابا نوئل که شادی و رفاه می‌بخشد، به نوعی نماد سرخوشی در دل رنج است.


تقابل فرهنگی یا استعمار نوین؟
در جهانی که مصرف‌گرایی و سرمایه‌داری جهانی چهره فرهنگ‌ها را به هم نزدیک کرده و در عین حال سنت‌ها را در هم شکسته است، بابا نوئل به نمادی جهانی تبدیل شده است؛ اما حاجی فیروز همچنان محلی، بومی و حتی برای بسیاری، ناشناخته باقی مانده است. این وضعیت، نشان‌دهنده فرآیند استحاله فرهنگی است که در آن، شخصیت‌های نمادین ملت‌های غیرغربی یا کم‌اهمیت تلقی می‌شوند یا به تدریج رنگ می‌بازند.

ما هر روز، با از دست دادن چراغ‌های فرهنگی خود، خانه‌های دیگران را روشن می‌کنیم؛ اما خانه خویش را تاریک‌تر می‌سازیم. جشن‌های نوروزی که زمانی مظهر وحدت و شادی خانوادگی بود، به دلیل مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، جای خود را به یأس و ناامیدی داده‌اند.


میراث فرهنگی: نیاز به احیا و بازنگری
حاجی فیروز نه فقط یک شخصیت، بلکه بخشی از میراث فرهنگی ماست. او می‌تواند نمادی باشد برای احیای نوروز و ارزش‌های آن. همان‌طور که “گرینچ”، شخصیتی که شادی کریسمس را می‌دزدید، در فرهنگ غرب بازشناخته و به عنصر تفریحی و تفکری بدل شده، ما نیز نیازمند بازآفرینی شخصیت‌هایی هستیم که روایت‌گر هویت و فرهنگ ما باشند.


نتیجه‌گیری: چراغ‌های روشن فرهنگ بومی
تفاوت میان بابا نوئل و حاجی فیروز، تفاوت میان چهره‌های شاداب و تجاری فرهنگ غرب و شخصیت‌های آپارتاید زده و کمتر دیده شده فرهنگ ماست. اما این تفاوت، می‌تواند جرقه‌ای برای تأمل و احیای ارزش‌های بومی باشد. اگرچه جهان امروز تلاش می‌کند شخصیت‌های جهانی چون بابا نوئل را به نماد شادی و مهربانی تبدیل کند، ما نیز باید بتوانیم از فیروز سیه‌چرده‌مان، نمادی از پیروزی، نور و امید بسازیم.

در نهایت، این وظیفه هر نسل است که چراغ فرهنگ و میراث خود را روشن نگه دارد و اجازه ندهد شعله‌های آن در طوفان تغییرات جهانی خاموش شود. هر مقاله، هر یادداشت، و هر اثر هنری، گامی است به سوی بازآفرینی هویت و بازیابی چراغ‌های خاموش گذشته.


منابع

  1. کریستوفر کلارک، تحول بابا نوئل در فرهنگ غربی، انتشارات آکسفورد، ۲۰۱۵.
  2. علی بلوکی، میراث نوروز: فرهنگ ایرانی در گذر تاریخ، نشر سمت، ۱۳۹۶.
  3. جیمز هالیدی، فرهنگ در عصر سرمایه‌داری جهانی، انتشارات راتلج، ۲۰۱۹.
  4. محمدعلی اسلامی ندوشن، چهارده روایت از ایران، انتشارات ققنوس، ۱۳۸۰.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *