معنا ومفهوم اصالت در کپیتالیسم: اصالت کپیتالیسم (سرمایه داری)

اتومبیل جلوی یک دختر جوان می ایستد، دختر اندکی شک دارد ولی شخص داخل اتومبیل به نظر موجه و پولدار میرسد، دختر سوار خودرد میشود و در نهایت شماره ای رد و بدل میشود. روزهای بعد با تماسو آشنایی طرفین میگذرد و این دو با هم روابط صمیمی برقرار میکنند، در حالی که دختر میداند شخص با دیگران رابطه دارد ولی منتظر خبر خوش و تعمیق رابطه میماند. سرانجام (در یک درصد موارد) ممکن است روابط تعمیق شده و وارد فاز جدیدی گردد ولی در بقیه موارد اینگونه نیست. آنچه پس از یک درصد و در مورد نود و نه درصد بقیه نیز اتفاق می افتد هم نماد یک وجه از ثروت یعنی ثروت و نماد سرمایه موجب شکل گیری یک رابطه است که در نهایت باطل محسوب میگردد.
این دختر و پسر در واقع گذری بر یکی از وجه های ثروت است که بر عشق میچربد. ثروت بر دانش، بر شهامت، بر بسیاری چیزها میچربد و این همان چیزی است که به آن اصالت در کپیتالیسم گفته میشود. سرمایه داری میتواند موشک بسازد، تکنولوژی بسازد ، آزمایشهایی برای یافتن ذرات خدا در پژوهشگاه سرن انجام دهد اما در نهایت سرمایه داری یک ایسم دیگر است، این ثروت نمیتواند به خدا برسد، عجیب است؟ مایل است یک ذره از خدا را در پس هزاران محاسبه بیابد.

عدالت از پدری که نمیتواند فرزند نابغه خود را به مدرسه بفرستد نمیتواند بپرسد چرا فلان پژوهشگاه از تو دانش بیشتری دارد.
عدالت نمیتواند مقرون به سرمایه داری باشد. عدالت نمیتواند مقهور سرمایه داری باشد. عدالت نمیتواند محدود به سرمایه داری باشد. بنابر در نهایت فلسفه و حکمت که بر اساس فضیلت بنا شده است، فضائل از جمله اشرافیتی که مبتنی بر سرمایه داری محض باشد را اصیل نخواهد دانست.
اصالت در سرمایه داری و آنچه با سرمایه به دست آید بر اساس اشتراک یا بخشش است. انسان به اندازه ای محدود آفریده شده که نمیتواند بیش از بزرگی دستگاه هاضمه بنوشد و بخورد و نمیتواند بیش از بزرگی ابعاد خویش بخوابد. سرمایه اگر با بخشش، کارآفرینی واشتراک اصیل نشود ، اصل نیست و آنچه اصل نباشد دروغ و محکوم به فناست.
باز میگردیم به داستان آن دختر و پسر، عقد ، عشق و حتی ازدواجی که مبتنی برپول باشد در معنویت (نه در دین تشریعی) اصل نیست و حلقه آن بر جان نخواهد بود هرچند برلیان آن بر انگشت بدرخشد. چرا؟ چون ازدواج با فضیلت اصالت میابد. در محضر دادگاه واقعی (عدالت) جنس بدون اصالت یا تجدید نظر میخورد یا باطل میشود.

نکته: فلسفه غالبا مبتنی بر کمال گراییست، در حقیقت فلسفه با در نظر گرفتن و اجرا مفاهیم کمال گرایانه باعث اصلاح جامعه میگردد. هر چند جامعه کامل ، جامعه مذموم است اما کمال گرایی در جامعه بیمار و آفت زده، باعث بهبود وضعیت اجتماعیست.

دکتر امیرعلی رستم داودپور
دبیر انجمن قانون و شفا

منابع:

Davoudpour, A. R. (2024). Understanding Authenticity in the Context of Capitalism: A Philosophical Exploration. Journal of Iranian International Legal Studies, 1(1). https://doi.org/10.5281/zenodo.13187143

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *