پاسخ به این سوال را پیش از جنایات جنگی اسرائیل در غزه میشد با استناد به سابقه حقوق بشری جمهوری اسلامی و تخلفات از مبانی شناخته شده حقوق بشر به سادگی داد.
جمهوری اسلامی نمیتوانست تا پیش از چنین فجایعی ، در منطقه خاورمیانه زرادخانه ای از سلاحهای غیرمتعارف داشته باشد. پاسخ کنترل شده به شهادت جمعی از افسران سپاه و حمله به کنسولگری ایران در سوریه، نشان داد که در امر کنترل رفتارهای ضد اخلاقی، جمهوری اسلامی در مقابل اسرائیل بسیار شرافتمند و خویشتندار است. حتی در مقابل با عملیات حماس که در پاسخ به کشتار جمعی مردم غزه انجامید ، جمهوری اسلامی توانست خویشتنداری به خرج دهد و از کشیده شدن جنگ به مرزهای ایران جلوگیری کند، هر چند کشته شدن و سقوط مشکوک بالگرد ابراهیم رئیسی هنوز نمیتواند به عنوان یک سقوط طبیعی در اذهان تحلیلگران هضم گردد اما به طور کلی فضای اجتماعی ایران از نسل کشی اسرائیل در غزه (حداقل در رصد کردن شبکه های اجتماعی) متحول نگردید.
دلیل آن شاید خودداری جمهوری اسلامی از نشان دادن دنائت رژیم صهیونیستی در قتل عام مردم غزه باشد.
پس از رویداد غزه اما، جمهوری اسلامی نه تنها حق دارد، بلکه موظف است تحقیقات و توسعه تمام ابزارهای دفاعی و پیشگیرانه را در دفاع از کرامت انسان ایرانی و خاورمیانه ای در پیش گرفته و تکمیل کند. سلاح هسته ای هر چند قوی ترین سلاح علیه زرادخانه های متعدد رژیم اسرائیل و آمریکا نیست، اما ایران با دفاع، بهتر از ایران بی دفاع در مقابل جانورانیست که مفاهیم اولیه عدالت، انسانیت و حقوق بشر را نه تنها به سخره گرفته اند، بلکه بی محابا مصادره کرده اند.
این جهان متعلق به انسان ایرانی و خاورمیانه ای است و کودکان فلسطینی ، کودکان ایران و خاورمیانه به آزادی حق سفر، تحصیل، حق زندگی محترمانه ، تفریح و بازی در چهارگوشه گیتی را دارند. حقی که آمریکا و متحدانش با تحریمهای اقتصادی، با بدنامی و بستن مرزها و با تهاجمات فرهنگی، اقتصادی، سیاسی از این مردمان باستانی غصب کرده و آنان را به فجیع ترینوضعی در چهاردیواری منازل خود نیز میکشند.
هر چند جمهوری اسلامی اصلح ترین نظام برای پاسخدهی فوری و برآورده کردن خواست فلسفی تمام مردم ایران نیست، اما وظیفه ما، پیروزی بر دشمنان بشریت است که جهان از کردار بی پاسخ آنان شرمگین است. آنهایی که میگویند غزه، فلسطین و … به ما ارتباطی ندارد، ولی اوکراین را به آلمان و آمریکا مربوط میدانند، همان کسانی هستند که عظمت تاریخ و شان انسان ایرانی را در درک مفهوم عدالت، پاسداری از حقوق مظلومان و گسترش مرزهای فرهنگی و آزادی آمد و شد ، نادیده گرفته اند. آنها مرزها را به تدریج کوچک خواهند کرد (به نامها و بهانه های مختلف از کردستان، آذربایجان، بلوچستان و قوم گرایی، فرقه گرایی و …) و تک تک ما را در خانه هایمان نیز رها نخواهند کرد.
سلاحهای غیر متعارف، گرچه جامعه را سیر نخواهد کرد، روان جامعه را به تکامل نخواهد رساند، اما مشکلی که وجود دارد اینجاست که مسیر طولانی خاورمیانه به طرف تمدن فراگیر، سرشار از گرسنگی، سرشار از دشواری و سرشار از اختلافات خواهد بود. یعنی اینکه تصور چنین مسیری که شان انسان ایرانی، خاورمیانه ای (قاطبه ملل) به یک انسان آرام، مطمئن، بزرگ و کافی و مکفی تبدیل گردد که از مرزها نگریزد، پناهنده نشود، در منزل خویش ایمنی داشته باشد، حقوق بشری او رعایت گردد، و … در ابتدا غیر ممکن مینماید. تا آن هنگام که روند فرهنگی ، اقتصادی و اجتماعی ایجاد گردد، چاره ای جز حفظ عظمت ملی، امنیت اجتماعی و بین المللی مرزها، توان دفاع و ملزومات حکومت نسبتا عادلانه وجود ندارد. این کار پروژه الله دیگریست تا بازگردد و عقب افتادگی هزاران ساله این تمدن ها را جبران کند در بیست و سه سال تعیین کننده.