هفته ای که گذشت شاهد سیل مرگبار در مشهد و در ماه گذشته شاهد سیل مرگبار درسیستان و بلوچستان بودیم. بنابر گزارش ها حداقل هفت نفر در مشهد و حداقل هشت نفر در سیستان و بلوچستان در اثر سیل جان باخته و تعداد بسیاری نیز مجروح ، مفقود و بی خانمان شدند.
در سیلاب های اخیر در سرزمین کم آب ایران و بخصوص نواحی شرق و مرکزی ایران، آنچه مشخص است، عدم مدیریت و بازیافت حجم عظیم آب برای به کار اندازی چرخه های آبی نظیر دریاچه های قابل استفاده ، کانال های آب و ایجاد تغییرات زیست محیطی میباشد.
با وجود این که به گفته علیرضا سروری نژاد معاون آبخیز داری اداره کل منابع طبیعی و آبخیز داری سیستان و بلوچستان در تشریح اقدامات در راستای میزان بارندگیهای اخیر باران در سیستان و بلوچستان حجم استحصال آب در هر مرحله از مراحل سامانه اخیر بیش از ۳۰۰ میلیون مترمکعب بوده که اگر فقط استحصال سیلابهای ۲ سامانه را در نظر بگیریم بیش از ۶۰۰ میلیون متر مکعب آب در سازه های آبخیزداری تله اندازی شده است. وی افزود: تعداد سازه های سنگ و ملات، گابیون و خشکه چین ۳۰ هزار سازه آبخیزداری بوده و تعداد بندهای خاکی غیرتراکمی و تراکمی نیز سه هزار و ۲۰۰ سازه آبخیزداری است1.
آِیا آبخیز داری پاسخ مشکل بی آبی و کم آبی مناطق سیل زده پس از پایان فصول باران است؟
در عمل فرآیند آبخیز داری نمیتواند مانند کانال کشی یا دریاچه سازی به عنوان چرخه استحصال آب و نیز صرفه اقتصادی مورد استفاده قرار گیرد، آبخیز ها که با تله گذاری آب با استفاده از مصالح طبیعی ایجاد میشود، عملا نمیتوانند پاسخگوی نیاز به منابع آب، جلب توریست، تغییر محیط زیست (اکولوژی) منطقه را به همراه داشته باشند.
محمد درویش رئیس کمیته محیط زیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو درباره وضعیت منابع آبی کشور میگوید یک نکته مهم است که باید به آن توجه کنیم و آن اینکه به طور متوسط در مجموع حدود یک چهارم بارندگی ها می تواند در زمین نفوذ کند آمارهایی که مدیریت منابع آب ایران داده می گوید که به طور متوسط در ایران بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ متر سطح آب زیرزمینی پایین رفته و در برخی دشت ها در استان های فارس و خراسان رضوی تا ۳۰۰ متر هم سطح آب پایین رفته است حالا اگر همان ۱۰۰ متر را در نظر بگیریم یعنی ما به یک بارندگی به ارتفاع ۴۰۰ متر نیاز داریم تا بتواند این کسری بیلان و تراز منفی را جبران کند.
وی اظهار داشت: در مدت سه دهه گذشته ۱۵۰ میلیارد متر مکعب بیشتر از آن چیزی که آب وارد سفره های زیر زمینی شده، برداشت کردیم بنابراین تراز بیلان دشت های ایران منفی ۱۵۰ میلیارد متر مکعب یعنی بیش از ۷ برابر دریاچه ارومیه در بهترین شرایط رویایی آن است در نتیجه با این بارندگی ها مشکل کم آبی و خشکسالی کشور درمان نخواهد شد اما بارندگی های امسال می تواند مانند مُسَکِن عمل کند و هموطنان درگیر کابوسی به نام تشنگی و جیره بندی آب در بسیاری از مناطق به ویژه در نیمه غربی، شمالی و مرکزی نخواهند شد.
درویش افزود: همچنان خشکسالی فقط در بخش هایی از شرق، استان های هرمزگان، فارس و بوشهر شدید است اما در بقیه مناطق قابل تحمل شده و حتی در ۱۰ استان کشور از جمله استان های آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، سیستان و بلوچستان، کردستان، همدان، گلستان، ایلام و مازندران میزان بارندگی ها بیشتر از میانگین بلند مدت ۵۵ ساله است که بهترین وضعیت را دارند، باید به این مساله هم توجه کنیم که بسیاری از این استان ها در سرشاخه های اصلی ترین رودخانه های کشور در زاگرس قرار گرفتند بنابراین می شود انتظار داشت که وضعیت این رودخانه ها هم از شرایط بحرانی خارج شده باشند به خصوص نگرانی از رودخانه کرخه خیلی شدید بود که خوشبختانه بسیار کمتر شده و وضعیت کارون هم بهتر شده است.
او ادامه میدهد ما در آبخیزداری درگیر سندرمی با عنوان سندرم سازه محور شدیم، فقط فرقش با سد سازی های بزرگ این است که به جای سدهای بتنی مخزنی، سدهای کوچک ساختیم، آن سدها هم آب را جمع می کنند و به مرور تبخیر می شود در صورتی که هدف آبخیزداری این نبود که آب را در کوهستان جمع کنند بلکه هدف این بود ضریب هرزآب را کاهش دهند، فضایی فراهم کنند تا بارندگی ها در زمین فرو برود، بنابراین نباید از سدها و مصالح سیمان اندود و بتنی در سازه های آبخیزداری استفاده کنیم حداکثر باید از گابیون و توری فلزی استفاده کنیم و بیشتر سراغ استقرار گونه های گیاهی سازگار با مناطق پرشیب کوهستانی و قرق این مناطق برویم تا این گونه های گیاهی بتوانند مستقر و خاک را حفظ کنند2.
خلاصه مطلب اینکه آبخیز داری به سبک فعلی و تله اندازی آب جهت تبخیر آن پاسخ نیاز اکوسیستم ایران به آب بیشتر و درمان خشکسالی نمیباشد.