جنگ با خدا (محاربه)

جنگ با خدا یا محاربه عنوان اتهامی است که در ایران ، خاورمیانه و نیز در دوران رنسانس به صدور حکم اعدام، سوزاندن محاربین و نیز قطع اعضا انجامیده است. در تفسیر این عنوان اتهامی، عده ای جنگ با حکومت وقت را به عنوان محاربه استدلال کرده اند و محاربین را به مجازات رسانده اند. از سوی دیگر در قرون وسطی ، اشتغال به جادوگری، علوم غریبه و پاره ای از فرضیات معنوی را به عنوان شیطان پرستی و نیز محاربه در نظر گرفته که مشهور ترین آنها سوزاندن ژاندارک بوده است.

اما جنگ با خدا چیست؟

در تبیین هستی خویش ، خدا تمام عالم را مرهون و مفتون اراده خویش میداند ” لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم” یعنی هیچ چیز از خواست و اراده او بیرون نیست. محاربه به صورت کلی نمیتواند خارج از خواست اراده او باشد یعنی جنگ با اراده خدا نیز از اراده او نشات میگیرد. اما محاربه چیست؟

هر چیز که مفهوم مخالفت با رضای خدا از آن استدلال شود میتواند محاربه باشد. در عمل غلبه بر ضعف و فقر و تلاش برای غلبه بر خشکسالی و حوادث طبیعی میتواند نوعی محاربه باشد هر چند محاربه به معنای هتاکی و نیز شیطان پرستی یعنی پرستش یک مقام معنوی دیگر نیز هست که در زمره جنگ ایدئولوژیک طبقه بندی میشود. اسلام به معنی تسلیم بودن در مقابل رضای خداوند ، نقطه مقابل محاربه است یعنی شخص به آنچه داده و ستانده است راضیست. محاربه با خدا مستلزم آنست که نخست فرد به خدا داده بودن ضعف و سستی یقین داشته باشد و بداند که منشا آن از خداست.

از مثالهای تاریخی محاربه با خدا در حمله خشایارشا (خرخس یا کرکس) به یونان و تازیانه زدن به دریا پس از وقوع طوفان که منجر به تخریب پلهای لجستیکی سپاه ایران شد میباشد. ظاهرا هدف خشایارشا از این تازیانه ها تنبیه کردن خدای دریا یعنی پوزئیدون بوده است. نمونه دیگر محاربه تاریخی ساختن برج بابل توسط نمرود برای رسیدن به خدا بوده است که در کتب عهد قدیم آمده است.

حکم محاربه با خدا چیست؟

در اسلام و سایر شریعت های ابراهیمی احکام سختی را برای محاربین در نظر گرفته اند. از جمله احکام آنان مصلوب کردن محاربان و نیز قطع اعضای آنان از جهات مخالف برای زجر دادن و کشتن تدریجی ایشان بوده است. به نظر میرسد مصلوب شدن عیسی نیز ذیل عنوان نوعی محاربه با یهوه انجام گردیده است، هر چند پس از عیسی نیز تعداد زیادی نیز به جرم مخالفت با عیسی به اشکال فوق مصلوب گردیده یا زنده سوزانیده شده اند.

محاربه با خدا در آیین های گنوستیک (گنوسی):

در آِیین های گنوسی ، هلنیستی و چند خدایی، ضمن اعتقاد به وجود خدا به وجود جنگهای آسمانی و معنوی اعتقاد داشته اند. به عنوان مثال نبرد تیتان ها با زئوس و رانده شدن از کوه المپ ذیل عنوان نبرد با خدایان تلقی و انگاشته میشود. در آیین های گنوسی هندی و بودایی ، آسورا ها (معادل تیتان ها) کسانی هستند که با خدا مشغول نبردهای ابدی هستند.

نتیجه:

جنگ با خدا یا صلح با خدا از مفاهیم معنویست که به دیانت یا خروج از دیانت منتهی میشود، فراتر از ارتداد و خروج از دیانت، جنگ با خدا به معنای نبرد با عناصر شکل دهنده عالم، مانند آب ، باد ، خاک و هوا و حتی قانون را به ذهن متبادر میکند.تسلیم و رضا در مقابل اراده برتر میتواند از آداب ظاهری مانند نماز ، روزه و زیارات یا اینکه رضایت معنوی یعنی قدردانی و شکرگزاری از آنچه گیتی به تولد یا اکتساب در اختیار افراد قرار داده است متفاوت باشد.

یک ثروتمند نیازی ندارد که از خدا ناراضی باشد، زیرا آنچه فراتر از نیاز اوست از خدا ستانده است. اما مستضعفان و نیازمندان، بارها بر خدا خواهند شورید، هر چند در ظاهر خدایی را عبادت و پرستش کنند. جنگ با خشکسالی، سیل، طوفان، زلزله و … هر چند سازه های انسانی در مقابل عظمت آفرینش سست و حقیر مینماید، جنگ با اراده خداست و احکام آنها نه اعدام و شکنجه ، بلکه تقدیر و ستایش از توانایی های انسان است.

جنگ و صلح با خدا همیشه یکسان نمیماند، خدا با وجهه ای دیگر و دلیلی دیگر، و استناد و ابزار و ماهیتی دیگر خواهد آمد، از این رو بودائیان جنگ با خدا(یان) را بی فایده دانسته اند، اما این همان راه بی پایان تکامل موجودات معنوی یعنی آسوراها و تایتان هاست.

اما در این مبارزه، و برای این مبارزه یک چیز شرط است، خدا یا انسانی که از اخلاقیات خارج گردد، قواعد جنگ را زیر پا نهاده است زیرا جنایتکار نه با خدا، بلکه با عدالت جنگیده است و از راه تکامل خارج شده و به راه هبوط و مجازات افتاده است. در واقع همه جنگها و صلح ها در نزد عدالت (اگر وجود داشته باشد) پوچ است. هدف از عدالت ، عدالت است، نه تکامل و نه هیچ چیز دیگر.

دکتر امیرعلی رستم داودپور

دبیر انجمن قانون و شفا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *