در زمانی که ملیت، حق خاک و حق تولد به محل تفاخر تبدیل شده است، آیت ا… خامنه ای به پشتوانه قانونی غیر شرعی که حدود و تعزیر آن از قرآن و سنت هم مستفاد نمیگردد ، چوب حراج به ملت ایران زده و مخالفت با حجاب اجباری را کار بیگانگان میشمارند. سیاست مفتی یعنی کلامی که به رایگان منشا خیر برای دشمنان ملت گردد و از این قرار است بیگانه خواندن جمع عظیمی از مردم، تشویق آنان به مهاجرت، منع آنان از بازگشت، تخریب میراث و هویت های تاریخی و نظایر آن. سیاست مفتی، با قبض و بسط کامل فتواگونه مدام جمعی از افراد را از دایره دوست به دایره دشمن رانده و از قضا با فتاوی همواره در حال تحریم است (نظیر تحریم تنباکو). از ابزارهای سیاست مفتی سخنان نسنجیده و سخنرانیهای بدون سنجش است که در منابر و یا در مقابل اشخاص بدون صلاحیت انجام میگیرد و سیاتمدار خود را ملزم به رعایت اسلوب نمیبیند، بخصوص اگر در صدر و ریاست باشد. تکرار سیاست مفت، به عنوان خودزنی یا زدن بر سر ملت است که اتفاقا در تاریخ تشیع با نام ابوموسی اشعری گره خورده است.
شدت این اتهام به حدی بر تارک ملت ایران سنگین است که در میان مردم تفرقه و عداوتی صرفا سیاسی و نه شرعی ایجاد کرده و حریم خصوصی و اجتماعی ملت را پاس نمیدارد.
تصاویر زشت درگیریهای پیش آمده بر سر حجاب، میراث تاریخی و فرهنگی ملت را به ورطه انداخته و چهره زشت بیماریهای روانی و پرخاشگری را از ملت ارائه کرده است.
به فاصله دو روز از تخریب کنسولگری ایران در سوریه، سخنرانی آقای خامنه ای در باب حجاب گویا اراده ملت مستقل در تغییر و تعدیل آرای قانونی را که از حقوق اساسی ایشان (ملت) در تعیین سرنوشت و نیز دخالت در قانونگزاریست، نشانه گرفته و خیل عظیمی از ایرانیان را به بیگانگان هدیه میدهند.
حجاب اجباری، به آرای جمع عظیمی از اسلام شناسان، نه مبتنی بر قرآن و نه از حدود و تعزیرات صدر اسلامی بوده و به نظر میرسد که قوم گرایی عراقی-عربی منشا تصور حجاب به عنوان اسلامیت میباشد. هیچ نشانه ای از اینکه پیامبر اسلام (ص) یا ائمه شیعه کسی را به دلیل حجاب حد زده باشند یا حکم حبس و جریمه بر ایشان صادر کرده باشند وجود ندارد. از جمله شدت و حدت این تجاوز به آرای فقهی و تاریخی به اندازه ای رسیده که آقای خامنه ای نه تنها منتقدان حجاب اجباری را از اسلامیت بلکه از ایرانیت ساقط میداند. تفقه در تاریخ ایران و نه تنها اسلام نشان از وجود خرده شیشه های عداوت و کین در سخنان شبه فقیهی دارد که قاعدتا باید پشتوانه فقاهت و تفلسف داشته باشد.
این امر مخالفت با حجاب و بدعت را نه به عنوان اصل غیر اسلامی بلکه برعکس به عنوان وظیفه بانوان مسلمان و ایرانی قرار میدهد. در واقع حجاب بدعتیست که به نظر میرسد منشا آن به خلافت عباسیان یا بعدتر باز میگردد.
وجود میکده ها و طره زنان در اشعار و ادبیات پارسی گواه از آزادی حجاب و شرب خمر حتی در زمان پس از اسلام بوده است