دکتر امیرعلی رستم داودپور
نخستین رساله ای که نگارش آن را بدون پیش زمینه قبلی آغاز کردم، رساله ای کوتاه بود به نام ” چه باید کرد؟” که در آن به برخی پرسشهای خویش از آنچه نقص میپنداشتم، از قبیل محبت و اهمیت نفوذ در قلب و اندیشه دیگران پاسخ میدادم، سالها از آن رساله ناتمام گذشت، محبت و عشق پیشه ای بود که در سالهای پسین تحصیل در آلمان پیشه کردم و به سان درویشان فارغ از حقیقت جهان در بحبوحه جنگ داعش با مردم و تمدن خاورمیانه به کردار محبت گرایش یافتم. بودا مهربان به مواظبت و محبت به خلق جهان و ترک چالشهای عالم سفارش میکند، لیک بر سر تارک عالم چه میگذرد؟
زمانی که شما بدون بصیرت و نگرش به موضوعات عمده جهان که پس از این به آنها خواهیم پرداخت به تکریم و تایید آنها میپردازی مانند آن است که رای خود را به آن موضوع و پیشوایان آن داده باشی یا بهتر بگوییم فروخته باشی. اگر در بحبوحه جنگ فلسطین و اسرائیل جانب کسی را گرفته باشی که به کشتن ابنا بشر خرد و کلان همت میگمارد ، دروغ میسازد و خداوندی پول و اسلحه را در تغییر نظام جهانی پذیرفته باشد و ترویج کرده باشد، بیگمان در سلک و در سلوک ایشان در خواهی آمد. برای تبیین کلمه سلوک لازم است بدانیم که بشر دارای سلوک است هرچند غالبا این سلوک ناخواسته و نا آگاهانه است. بسیاری گمان میکنند سلوک شیوه درویشان و اهالی دین و عرفان است، اما واقعیت این است که اهالی دین و عرفان سلوک معنویات را برگزیده اند و سایر ابنا بشر در سیر و سلوک اخبار و نیز آرا خویش هستند. زمانی که سالک بر موضعی رای میدهد و آن را نیک میپندارد، ناخواسته به عنوان حاکم و محکوم ، هر چند اندک در آن راستا گامی برداشته است.
و اما کسانی که اخبار و موضوعات را برای آرا و اندیشه شما داغ میکنند تا شما را به سمت و سلوک در آن طرف و هدف هدایت کنند، آنان شما را به سمت و سوی چالشهای پیش روی آن موضوع دعوت کرده و شما را در عواقب آن نیز شریک میکنند، از آن جمله است حمایت از اسرائیل کودک کش و یا حمایت از حماس فرزند کش، حمایت از نژادپرستی و افغان ستیزی ، عرب ستیزی و …
شما با پسندیدن موضوعات روزمره ، هر چند کوچک واژه رای (خرد) خود را بر آن موضوع نهاده و به سمت موضوعی گام برمیدارید که اصطلاحا خدا نجاتتان بدهد و این همان کلمه چالش در وادی معرفت است. باید دانست چالشهای زمینی و زمانی در جهان پایانی ندارد. چالشهای زمینی همان اخبار و آرا روزمره ماست که در مورد آنها نظر داده یا حتی بی نظر میگذریم، اما چالشهای زمانی دانستن و آگاهی از چالشها، نبردها و حتی فجایع تاریخ است. برای ابراز نظر در مورد خان های تاریخ نیز نمیتوان بی مسئولیت و ناآگاهانه ابراز نظر کرد و از پادافره آن بیمناک نبود، این بخصوص برای سیاستمداران و کسانی که سکان هدایت و مدیریت جامعه را به عهده میگیرند بسیار ضرورت دارد که برای ابراز عقیده در مورد عقده های تاریخ ، عقده های زمین و زمان، جانب احتیاط را رعایت کنند.
در نهایت خرد (رای) کلمه ایست که به جنگ ناموازی با این خانها و چالشها برمیخیزد تا رخش خردمند به مقصد خویش (نیروانا و آرامش ) برسد. این مقاله در تعریض و تبیین گزاره پندار نیک و گفتار نیک نگاشته شد و اهمیت آن چنان است که مولوی میفرماید:
اندیشه ات جایی رود وانگه تو را آنجا کشد
و این به آن معناست که از دزدان رای و دشمنان خرد باید ایمنی جست و سه گزاره گفتار و پندار و کردار نیک را در عمل و نظر پاس داشت، اما ایمنی جویی خود بزرگترین چالش جهان است، نمیتوان دید و دم نزد و سکوت کرد. خوشا به حال کسانی که پس از افتادن در خانها بتوانند آرا و کردار و گفتار سازنده ای بیان کنند که آنان را اصلاحگران و مصلحین مینامند، غالب ما از این گروه نیستیم و نمیتوانیم در بحبوحه نبردها به جای آب ریختن بر آتش ، آن را شعله ور تر نکنیم.
اصلاحگران، مصلحین و خردمندان یک ملت دارای عنصر بصیرت و نگرش به جهانهای گذشته، آینده و حال هستند، بازه دید آنها از منافع یک روزه و یک ساله گذر کرده و به تبع سلوک اندیشه خویش هزاران سال و بیش از آن را میبینند، محک میزنند و می آرایند. بصیرت مصلحین با تدبیر جنگ افروزان یک تفاوت عمده دارد، جنگ افروزان اگر چه در یک جنگ پیروز میشوند، تاریخ، زمین و زمان را میبازند.
در مورد نبرد اخیر اسرائیل در غزه، اسرائیل زمان و تاریخ را از دست داد زیرا بصیرت و نگرش خردمندان یهود با او نبود. آنچه اسرائیل انجام داد، نشان داد که صهیونیست ها از تاریخ درس نگرفته و استفاده ابزاری آنها از هولوکاست به جای عبرت گرفتن از آن، آنها را در کنار جنایتکاران نازی قرار داد. زیرا در میان صهیونیست ها مصلح، مدبر و بصیرت الهی وجود نداشت. این تفاوت کسانی است که میدانند، بصیرت و نگرش ثمره سلوک در خداوند و صاحبان مراتب معرفت است که در میان صهیونیست ها وجود نداشتند. دین آنها اسمی و وابسته به پول و سلاح، ابزاری، پوشالی و تهی از حقیقت بود.
One Reply to “اهمیت نگرش فرا زمانی به موضوعات عمده (راهنمایی تاریخ)”