دریادار دکتر بهرام افضلی فرمانده نیروی دریایی ارتش ایران در آغاز جنگ ایران و عراق بود . بعد از انقلاب ۱۳۵۷، بهرام افضلی خدمت خود را در نیروی دریایی ارتش ایران آغاز کرد و در طول جنگ ایران و عراق فعالیت خود را ادامه داد. در خرداد ۱۳۵۹، ابوالحسن بنیصدر، رئیسجمهور آن زمان ایران، او را به عنوان فرمانده نیروی دریایی ارتش منصوب کرد. افضلی همچنین به عنوان مشاور ارشد اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی، فعالیت داشت.
در تاریخ ۵ تیر ۱۳۶۰، پس از عزل بنی صدر از فرماندهی کل قوا، افضلی وفاداری کامل خود را به رهبر انقلاب، روحالله خمینی، اعلام کرد. در طول عملیات مروارید در جنگ ایران و عراق به تاریخ ۷ آذر ۱۳۵۹، نیروهای دریایی و هوایی ارتش ایران توانستند ۴ فروند قایق موشکانداز کلاس اوسای عراقی و ۷ فروند شناور دیگر عراقی را به قعر دریا فرستاده و نیروی دریایی عراق را تقریباً فلج کنند، به طوری که تا پایان جنگ نتوانستند نقش موثری ایفا کنند. افضلی که طراح این عملیات تاریخی بود، سه سال بعد به جرم جاسوسی و انتقال اسناد بهطور کلی به اتحاد جماهیر شوروی، اعدام شد.
از سال ۱۳۶۱ به اوایل ۱۳۶۲، حزب توده ایران به عنوان تنها حزب سیاسی باقیمانده در کشور، به اتهام توطئه به “کودتا” و سپس “جاسوسی به نفع شوروی” توسط مقامات آن زمان مورد اتهام قرار گرفت. در دو دوره یورش، اعضای رهبری و بسیاری از کادرهای حزب توده دستگیر شدند و به اتهام “کودتا” مورد بازجویی قرار گرفتند. بیش از ۱۰۰۰ نفر از اعضا و بسیاری از رهبران این حزب، همچنین تعدادی حدود ۲۰۰ نفر از نظامیان شامل افسران ارتش، شهربانی و ژاندارمری نیز به اتهام عضویت در شبکهٔ مخفی افسران مرتبط با حزب توده، دستگیر و محاکمه شدند. بهرام افضلی نیز به اتهام عضویت در شبکهٔ مخفی نظامیان حزب توده ایران دستگیر شد و در تیرماه ۱۳۶۲ به همراه ۹ نفر دیگر از افسران بلندپایه ارتش، تیرباران شد.
ده شاخه گل سرخ بچینید
در راه بمانید
یک یک شهدا را همه با نام بخوانید
تا زمزمه خلق به فریاد درآید
آن بغض فروخورده بترکد
خلقی بخروشد
وین تیره شب آخر به سرآید
ده شاخه گل سرخ بچینید
از جای برآیید
از خانه درآیید
پرپرشده گل را سر هر کوچه بپاشید
کان «قصه ناگفته» همه خلق بداند
تا خشم فروخفته دگر سربگشاید
وین تیره شب آخر به سرآید
ده شاخه گل سرخ بچینید
با یاد شهیدان
چون پرچم سرخی
در رهگذر باد بگیرید
تا باد مگر در گذر خویش
این قصه جانسوز به هر گوشه رساند
در گوش همه، فصلی از این قصه بخواند
تا خشم، خروشی شده، خورشید برآید
وین تیره شب آخر به سرآید
ده شاخه گل سرخ بچینید …
عسگر آهنین
محمد جواد ظریف، وزیر خارجه جمهوری اسلامی در دولت روحانی چند روز پیش در کانون وکلا در مورد تداوم تحریمها علیه ایران بهرغم برداشته شدن تحریمهای تسلیحاتی و موشکی سازمان ملل و متهم شدن جمهوری اسلامی به دخالت در جنگ اوکراین گفت: «متاسفانه در اوکراین از روسیه رودست خوردیم. هم پهپادها را گرفتند و هم خودشان لو دادند که دلایل بسیار وحشتناکی در محاسبات توازن هستهای دارد. برای آنها دقیق بود و برای ما خطرناک.»
در شرایطی که جمهوری اسلامی با تثبیت خود با ابزارهای خشونت آمیز داخلی و خارجی از اختیار عمل کامل در حیطه سیاست خارجی برخوردار شده است، گرایش آنها به روسیه و نیز جمهوری خلق چین در قالب بریکس و تعهدات آنها در قبال کشورهای کمونیستی (سابق) و نیمه کمونیستی فعلی نشان از غرض ورزی و بیهودگی در اعدام هزاران فعال توده ای و کمونیست اعدامی در ایران را دارد.
حال که سیاست جمهوری در قبال غرب به نحو شگفت انگیزی با کمونیستها و توده ای ها همسویی پیدا کرده است و اسرار نظامی ایران از جمله تولیدات آنها به سادگی در اختیار کشورهای کمونیست و نیمه کمونیستی قرار میگیرد، مرامنامه گروههای عقیدتی به مبارزه با همه گیری کاپیتالیسم بین المللی میپرداختند ، در قالب وابستگی به سیاست روسیه، تعاملات چین ، ونزوئلا و … بخشی از هویت جمهوری اسلامی شده است و دستاویز آنها برای ادامه حیات آنها در عرصه بین المللی شده است، پس شایسته است که رهبران جمهوری اسلامی در بالاترین سطح از اعدام برخی از جوانان برومند ایران به اتهام جاسوسی عذرخواهی کرده و لکه ننگ تاریخی را از دامان خود بزدایند. رنج تحمیل شده از سوی جمهوری اسلامی به هزاران ایرانی فعال، دارای سلامت روان و شجاع به جرم دگر اندیشی سیاسی نوعی تلاش بدخواهانه برای ویرانی بنیادهای فکری در ایران به بهای جایگزینی ایدئولوژیهای فسادانگیز و تحلیل قوای معنوی و ملی ایرانیان بوده است.
اگر اکنون ابتذال فکری ، کوچک اندیشی، خودپسندی در قالب فرهنگ اجتماعی نمود یافته و ساختارهای مردمی و مردم نهاد به جز در پرتو حکومت و وابسته به آن وجود ندارند مرهون داس جمهوری اسلامی برای هرس کردن شاخه های اندیشه است. خمونیست ها (کمونیسم شیعی) تجلی همان اندیشه هایی هستند که روزی بی پروا به تخریب آنها میپرداختند و غول بی یال و دم اشکم آنها ملغمه ای از نیک و بد همه آنهاییست که روزی دشمن میپنداشتند و بر آنها میتاختند.