به بهانه فوت خانم آزاده نامداری به مساله نقض حریم خصوصی افراد و جاسوسی میپردازیم.
جاسوسی در دنیای امروز مساله ایست که افراد عادی از آن خبر ندارند یا اینکه تقریبا نسبت به آن بی تفاوت شده اند، هنگامی که شما پسورد خود را به نرم افزار مرورگر میسپارید و به آن اعتماد میکنید در واقع نرم افزار مرورگر نوعی جاسوسی سفید مرتکب شده است. تمام اطلاعات مرورگر شما در کامپیوترهای مختلف قابل بازیابی و جستجو است. این نوعی جاسوسی است که اگر چه خود را به آن عادت داده ایم ولی در واقع نقض جدی حریم خصوصی ما و اعتماد به خدایان اینترنتی شمرده میشود. کسانی که درگاه اینترنت را در دست دارند و میتوانند بدون هیچ فعل و انفعال جدی ساعات زیادی از روز ما را که در مقابل کامپیوتر میگذرانیم تحت نظر داشته باشند.
از نظر اسلامی جاسوسی نوعی عمل ناپسند شمرده میشود ، خدای اسلام میفرماید ” و لا تجسسوا” یعنی جاسوسی نکنید. رابطه خدای اسلامی با جاسوسها نباید رابطه زیاد حسنه ای باشد. اما خارج از این جستار، خانم آزاده نامداری زنگ خطر و نمونه ای از کسانی بود که نقض حریم خصوصی ایشان را به نوعی هم تادیب و هم آزرده کرد. ایشان در زمانی که در سوئیس در حال استفاده از یک فضای باز بودند و احیانا یک عمل بسیار انسانی یعنی نوشیدن آبجو را انجام میدادند ، ظاهرا تحت نظارت سیستمهای نظارتی بودند که برخی افراد را قدم به قدم دنبال میکند. احتمال پخش شدن و تصویر برداری حرفه ای از یک شخص در یک پارک با فاصله ای زیادی از ایشان به صورت برنامه ریزی نشده تقریبا صفر است، چیزی که سرکار خانم ندا آقا سلطان را از میان شهیدان آزادیخواهی وطن متمایز میکند نیز همین است. ایشان نیز پیش از اینکه هدف گلوله قرار بگیرند برای چند دقیقه از چند سو تحت نظارت بودند و فیلم های نظارت نامحسوس ایشان در سطح اینترنت موجود است. این که ایشان به دست ماموران رژیم ج. ا. کشته شده باشند دور از ذهن نیست، ولی آنچه خاطر آزادیخواهی را آزرده میسازد اینست که دشمن آزادیخواهان همان کسی باشد که خود را پشتیبان جنبش دموکراسی در ایران نشان میدهد.
خاتمه کلام اینکه آمریکا و اسرائیل از داغ کردن آتش آزادیخواهی و کاستن شان دموکراسی به قساوت بهره وافری میبرند. حتی آزادیخواهی نیز مدرسه عدالت و ادب است.
توضیح: این نوشته به هیچ عنوان حق زن ایرانی را در انتخاب پوشش نفی نمیکند و ترویج اندیشه حجاب اجباری نمیباشد.