ابعاد جنگ اقتصادی و روحانی (تبدیل ایران به سرزمین گرسنه)

جنگ روحانی

 

پول کلان ستاندن و معاملات کلان انجام دادن بسیار شیرین و لذت بخش است، انجام معاملات با مردم متمکن، زندگی در کشورهای مرفه و حقوق مکفی گرفتن از موسسات معتبر بسیار لذت بخش است، آن سوی دیگر تشنجات اقتصادی ، تحریم ها و محدودیتها، بروز ناهنجاریهای اقتصادی و پیدایش قشر به شدت گرسنه است. کسانی که با آفریقا سر و کار دارند میدانند که قشر گرسنه به چه معناست، ملتی که سیر باشند تصمیمات منطقی تر میگیرند از درگیری احتراز میکنند و مهربان تر میشوند، تحریمهای اقتصادی باعث بروز اقشار گرسنه در میان آحاد ملت میگردد، حکومت گرسنگان لزوما حکومتی سودرسان نیست، گرسنگان یا همان مستضعفان لزوما نمیتوانند عدالت را رعایت کنند، تصمیمات منطقی بگیرند. حتی گرسنگان نمیتوانند به درستی مطالعه کنند و معلومات کسب کنند. جنگ اقتصادی داخلی و خارجی علیه ملت ایران به هر نحو محکوم است، پرداخت نکردن مالیات مستقیم و غیر مستقیم به “مردم” ایران به شدت محکوم است.
ایران سرزمینی است که درگیر جنگهای روحانی، جنگهای اقتصادی، نظامی بسیار بوده است، جنگ روحانی جنگی است که روح و روان مردم ایران را و تعالی نیت و اهداف آنان را نشانه گرفته، جنگ اقتصادی نان و نوای آنان را از آنان میگیرد. اگر حاکمان فعلی فقط آمریکا و اسرائیل را دشمنان خود میدانند باید دانست با تغییر نگرش فلسفه و جهان بینی، خود در حال ضربه زدن به روح و روان مردم ایران در چهل سال گذشته و حتی قبل از آن بوده اند این خود مصداق جنگ روحانی است. تغییر واژه جنگ روحانی به جنگ روانی صورت مساله را پاک میکند، تحقیر واژه خدا در توضیح المسائل به مسائلی مانند جماع با شتر و یا خوردن گوشت مرغ مرده صورت مساله خدا را به یک عقب ماندگی ذهنی کاهش میدهد. هر آیت الله یک پایان نامه برای ویرانی ایران باید بنویسد تا به درجه خویش برسد. از جمله آیت الله بهجت با سخن ” گشتیم و گشتیم و ذکری بهتر از صلوات پیدا نکردیم” ، آیت الله خمینی با پایان نامه “ولایت فقیه”، آیت الله خامنه ای با “پان شیعیسم و گسترش عزاداریها و مداحیها” و آیت الله های دیگر هر یک به وسع خود ابزار تخریب روحی و تعالی مردم ایران بوده اند.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *