خمونیسم : بیخدایی اسلامی

در طی سالهای قبل از انقلاب مبارزات ایدئولوژیک مبارزان اسلامی که به زندانی شدن جمعی از آنها و ایجاد هسته های مبارزاتی در زندانها انجامید برای مبارزان اسلامی فایده دیگری نیز داشت، همزمان که دولت محمدرضا شاه پهلوی با مبارزان کمونیستی مبارزه میکرد در همان زمان در جبهه ای دیگر با مسلمانان افراطی نیز مشغول پنجه انداختن بود، هسته های مبارزاتی در زندانها منجر به آشنایی این مبارزان با افکار کمونیستی و روشهای اداره حکومتی به شکل کمونیستی شد، تشکلهای پارامیلیشیا کمیته و ثار الله بلافاصله بعد از انقلاب شکل گرفته و حاکمیت ایدئولوژی را بر جامعه محکم میکرد، سیاست گلوله در برابر مشت و کتاب ادامه همان سیاستهای کمونیستی بود که با نام خدا کم و بیش الهام گرفته از فاشیسم و کمونیسم در مقابل دگراندیشان می ایستاد. تولد خمونیسم امام خوبیها نوید بخش حادثه ای دیگر در سپهر دروغ اسلامی نیز بود. این نظام حکومتی به هیچ جیز جز قدرت ایمان نمی آورد، فریادهای مبارزانی که شوروی و چین را تکفیر میکردند، اکنون آنها را به بهترین شرکا آنان مبدل کرد، بهترین شرکا تجاری آنان از میان دولتهای کمونیستی همانند ونزوئلا و چین و روسیه انتخاب میشدند. خمونیسم نوید بخش شروع بیخدایی اسلامی بود، تخم شیوع بیخدایی و بی انصافی اسلامی در اقصا نقاط جهان و بروز فجایع انسانی و حکومت نالایق ترین انسانها در عصر ورود ایران به دروازه های تمدن بزرگ ایران را از نظر اجتماعی به دوزخی برای اندیشه مبدل کرد، اگرچه در این دوزخ اندیشه تن انسان به آب و نانی دست میابد، ولی در این دوزخ فقط پلاسیده ترین میوه ها مجال ظهور به صورت فیلم و کتاب و عرضه به عوام را دارند.

خمونیسم اسلامی پوشیدن لباس خدا بر تن بیخداترین افراد جامعه بود، کسانی که خدا را در جهل، عقب افتاده در زمان میدیدند، خدایی که فقط به درد سیاست و جنگ میخورد. خدایی که مایل بود بهشت را ویران کند و خود نیز در داستان بهشت شداد به آن اعتراف کرده بود. شداد انسانی بود که در زمین باغ عدن را ساخت و هنگامی که میخواست داخل آن شود درگذشت. اکنون آنان با افتخار به کشته شدن جوانان مردم پس از چهل سال حکومت نظاره میکنند و آنان را که تک تک پرچم شرافت ایرانیان هستند را اغتشاشگر مینامندو نمیدانند شعارهای آنان در اعمال آنان باطل میشود. اکنون دین در تمام شئونات زندگی مردم حضور دارد، ولی بر نیکوکاری و توان مردم برای انجام کارهای نیک ذره ای افزوده نشده است و بر شادمانی آنها و رضایت قلبی آنها هیچ تاثیری نداشته است بلکه آنها را ملزم به عزاداری و خشونت بیشتر کرده است تا دوام این گمراهی را تضمین کند،  این دین پوسته ای خالی از مغز به همان قداست دروغین آیت الله ها و حجت الاسلامهایی است که بر آنها حکومت میکنند. و مردمی را تربیت میکند که مانند رهبران اسلامی خود بسیار سیاستمند و جمعی بسیار دروغگو شده اند ولی این سیاست و دروغ آنها را سودی ندهد.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *