در شرایط فعلی هنوز پیروی و استقلال برای سران کشور مانند بازی هستند نه یک مفهوم واقعی و حقیقی.
سیاست گذاری غلط در عرصه اقتصادی و صنعتی کشور به اندازه ای است که حضور مربی خارجی در فوتبال با دستمزدهای کلان بسیار آسان تر از ورود مدیران خارجی به عرصه مشاوره و مستشاری بیمه، مالیات و اقتصادی و اجتماعی است.
تربیت مدیر و پروفسور در دانشگاههای خارجی و عرصه اقتصاد و علم نیاز به صرف هزینه و نیز مطالعات فراوانی دارد که متاسفانه در ایران با توجه به کاهش بودجه تحقیقات و نیز گران بودن هزینه های جناحی و سیاسی ممکن نیست، حکومت ج. اسلامی ناگزیر است این جام زهر را نیز مانند جام زهر بانکداری اسلامی (که در نهایت رباخوار ترین بانکها را تاسیس کرد)، جام زهر پادشاهی ولی فقیه (انقلاب ضد پادشاهی به پادشاهی ولی فقیه تبدیل شد)، جام زهرهای بسیار دیگر سر بکشد تا اقتصاد به شدت وارونه ایران که در مقاله قبلی به آن پرداختیم به روال و روند صحیح بازگردد، اقتصادی که در آن ارزشگذاری غلط باعث هدر رفتن عمر ایرانیان برای ابتیاع کالاهایی مانند اتومبیل و منزل شده که میتوان با تغییر در تعرفه واردات با یک دهم قیمت از بازارهای خارجی تهیه کرد و در عوض کالاهایی مانند سوخت، بنزین و نفت را به ارزان ترین قیمت ممکن دود میکنند و آلودگی میسازند.
در عوض این کاهش تعرفه میتوان با دعوت از مستشاران بین المللی و اندیشمندان در بخش صنعتی و اقتصادی حداقل کیفیت و سرویسدهی کالاهای ساخت داخل را ارتقا داد تا اینگونه مردم بتوانند در خرید خود قدرت انتخاب داشته باشند.
در واقع عملکرد مستشار با کمپانیهای خارجی به این صورت متفاوت است که کمپانی خارجی مایل است از ایران سود بیشتری استخراج کند ولی مستشار در واقع کارمند و حقوق بگیر دولت داخلی است و این کاریست که اروپا ، امریکا و کانادا با وارد کردن نخبگان بین المللی سالها به آن پرداخته اند.
ادامه دارد…