دیگر هیچ تردیدی در این باره وجود ندارد.
پیکار با ایدئولوژی ، خود تبدیل به ایدئولوژی دیگری می شود ..
برتولت_برشت
سخن بالا از برتولت برشت درس بزرگی به مبارزانیست که پس از تجربه انقلابات و نبردهای قرن بیستم وارد عرصه آزادیخواهی میشوند، در واقع آزادی واقعی بیرنگ است، رنگ و بو ندارد، آزادیخواه واقعی کسی است که حق دشمن را هم برای زندگی، تحصیل و آرامش به رسمیت بشناسد وگرنه غول بی شاخ و دم استبداد تبدیل به استبداد جدیدی میشود.
دموکراسی اجتماعی دین، مرامنامه و تشکیلات بخصوصی ندارد، هر اندیشه یک ویترین برای خرید و فروش آرا مردم است. دموکراسی اجتماعی یا سوسیال دموکراسی ابایی از بکارگیری تجربیات بشری در عرصه های اجتماعی ندارد، در واقع سوسیال دموکراسی برنامه سازی و الگو برداری برای تامین بیمه همگانی و مسکن عمومی از کشورهای دیگریست که این تجربه را بدست آورده اند، دین سیاسی در ساخت الگوی پیشرفت و تربیتی چنان ناتوان بود که ما دانستیم مدل سازی برای حکومت برای یک ، دو نسل و چهار دهه هیچ صرفه اقتصادی و اجتماعی ندارد، کارکرد ضد اخلاقی و ضد فرهنگی رسانه های حکومتی، فرار جوانان، فرار اندیشمندان ، فرار سرمایه گزاران همه به ما آموخته اند که تنگ نظری در نگاه دینی و سیاسی هیچ گاه جامعه را به تعالی نمیرساند.
بر طبق این نظریه ایدئولوژی ج. اسلامی یعنی نه شرقی نه غربی ، یعنی ضد ایدئولوژی شرقی و غربی از پایه و به صورت بنیادی توان همزیستی را با اندیشه های سیاسی موجود از دست میدهد. این کاهش توان همزیستی که عملا در عملکرد سیاسی ج. اسلامی متجلی شده، نتیجه ای مخرب در پی داشته است. ج. اسلامی عملا مانند جزیره ای است که با انزوای بیشتر به دامن اسلام خودساخته خویش پناه میبرد، شمار کتابهای جدید مهدویت و جعل احادیث در طی سالهای رهبری آقای خامنه ای افزایش داشته است. هر چه ج. اسلامی به دامن اسلامیت مجعول خود پناه میبرد به همان نسبت ناکارآمدتر ضدفرهنگی تر، وهم زده تر و در عین حال نالایق تر میگردد. صدای بلند آخوندها از هرگوشه و در هر امر از لوایح ضدپولشویی تا پزشکی و تنظیم جمعیت و مهندسی به گوش میرسد، جامعه ای که صدای موهوم این افراد از صدای متخصصین دوره دیده و جهاندیده بالاتر باشد هر روز مورد تمسخر رسانه ها و چشمان هوشیار بین المللیست.