مردم خسته و ناامید راه به جایی نمیبرند
این حقیقت غیرقابل انکار است که مردم ایران از شرایطی که در آن گیر کردهاند، بسیار ناراضی هستند، اما با توجه به خستگی روحی و ناامیدی گستردهای که در جامعه وجود دارد، متاسفانه مردم ایران برای تغییر شرایط موجود راه به جایی نخواهند برد.
شرایطی که در حال حاضر مردم ایران در آن بهسر میبرند، شبیه رانندهای است که در جادهای بیانتها پیش میرود و تنها انگیزه راننده از ادامه حرکت، تلاش برای زندهماندن است. به عبارت دیگر، مردم ایران مجبور به حرکت در مسیر زندگی هستند، بیآنکه چشمانداز روشن و دقیقی در مورد آینده داشته باشند.
دلیل این سرگردانی و ناامید هم بسیار روشن است. کافی است نگاهی دقیقتر به مطالب در حال انتشار رسانههای فارسیزبان داخلی و خارجی بیندازید؛ آنچه به دست میآورید سرگردانی، ناامیدی و نادیده گرفته شدن نیازهای واقعی یک ملت است.
رسانههای داخل ایران به دلیل فشاری که از سوی حاکمیت وجود دارد، مجبورند به سطحیترین و گاه کم اهمیت مسایل موجود در جامعه اشاره کنند. گاه مسایل مهمی همچون فساد گسترده حکومتی که مطرح میشود هم یک مانور سیاسی از سوی حزب رقیب است و به انگیزه به دست آوردن قدرت بیشتر انجام میشود. وگرنه در این میان، هیچکس به فکر مشکلات اساسی مردم یا جلوگیری از فساد روشمند حکومتی نیست.
مطالب متناقض و پریشان رسانههای فارسیزبان خارج از کشور، مردم را بیش از پیش خسته و ناامید میکند. زیرا هر کدام اهداف قدرتطلبانه خود را دنبال میکنند و هیچ همگرایی یا نقطه نظر مشترکی میان رسانههای مخالف حکومت ایران وجود ندارد. طرفداران هر کدام از گروههای سیاسی نیز به جای استفاده درست از ظرفیتهای بالقوه رسانه، برای روشنگری و نشان دادن راهحلِ، یا به دنبال تهییج مردم ایران به شورش هستند یا مرتب به همدیگر بد و بیراه میگویند و یک سیرک خندهدار راه انداختهاند.
حقیقت این است که مردم نمیدانند چه باید بکنند. مهمتر اینکه اگر گروهی از جوانان یا افراد اهل تفکر بخواهند اقدامی هم صورت بدهند، پشتوانه گسترده مردمی وجود ندارد. مردمی که به نان شبشان محتاجند و میدانند با دستگیری یا شناختهشدن هویتشان از سوی دولت، همان مختصر درآمد خود را نیز از دست خواهند داد، از ترس جان و مال، هیچ وقت برای تغییر شرایط موجود به خیابانها نخواهند آمد.
خوشمان بیاید یا نه، حاکمیت در ایران قدرتمند است و با ایجاد ساز و کارهایی مبتنی بر جاسوسی و خبرچینی و استفاده از تمامی ابزارهای شنود و ضبط تصویر، به راحتی میتواند تظاهرکنندگان را سرکوب کند. چون تظاهرکنندگان بیپشتوانه خیلی زود تحتتاثیر ماشین سرکوب حکومت قرار میگیرند و به خانههای خود برمیگردند و دولت در اولین فرصت، پس از فروکشکردن اعتراضها، دست به دستگیری و شکنجه و قتل تظاهرکنندگان میزند.
دولتهای خارجی، به خصوص آمریکاییها هم به شعار دادن بسنده میکنند. سالها قبل قرار بود برای کمک به تظاهرکنندگان و معترضان در ایران، اینترنت ماهوارهای فعال شود تا مردم بتوانند بینیاز از اینترنت تحت کنترل حاکمیت، دستکم صدای خود را به رسانههای خارج از ایران برسانند، اما در این اعتراضهای اخیر دیدیم که چگونه حکومت اینترنت را قطع کرد و راه ارتباط مردم با رسانهها را بست و از اینترنت ماهوارهای هم خبری نشد.
خلاصه کلام اینکه، با توجه به شرایط آشفتهای که در رسانههای فارسیزبان خارج از ایران وجود دارد و شرایط اقتصادی سخت و فشار شدید حاکم بر مردم ایران، انتظار اینکه مردم بتوانند با استفاده از ابزار تظاهرات و اعتراض به جایی برسند، بسیار دور از نظر است. مقایسه ایران با تونس، عراق، لبنان یا فرانسه هم نوعی سادهلوحی است. چون شرایط مردم و حکومت این کشورها با ایران به اندازهای متفاوت و مقایسه آنها اشتباه است که ما بخواهیم گل سرخ را با هشتپا مقایسه کنیم!
در شرایط کنونی تنها راه موثر، همسو شدن رسانههای خارج از ایران و تلاش برای یافتن راهحلی عملی است. خیالپردازی و بیان مطالبی که نشاندهنده ناآگاهی یا نادانی است، شرایط کنونی مردم در داخل ایران را پیچیدهتر خواهد کرد.
نام محفوظ
روزنامه نگار آزاد*
- مطالب نوشته شده توسط روزنامه نگاران آزاد صرفا نقطه نظر نویسندگان میباشد و آزادی نیوز به عنوان رسانه آزاد منتشر کننده آن میباشد. مطالب ممکن است مورد تایید آزادی نیوز نباشد.