محفلگرایی رسانههای فارسیزبان خارج از ایران
شاید دیدن این تیتر برای برخی از آنهایی که در خارج از ایران زندگی نمیکنند یا حتی آن گروه از مهاجران ایرانی که در عرصه روزنامهنگاری (بخوانید فعالیت رسانهای) فعال نیستند، کمی عجیب و باورناپذیر به نظر برسد، اما متاسفانه این حقیقت آنجایی عریان میشود که یک روزنامهنگار بخواهد شغلی در یکی از این رسانههای فارسیزبان پیدا کند. در این زمان است که چهره ناخوشایند محفلگرایی خودنمایی میکند.
در داخل ایران، تمامی رسانههای قدرتمند و تاثیرگذاری که میتوانند تا حدودی کارکنان خود را از نظر مالی تامین کنند، در انحصار حاکمیت هستند. حاکمیت هم فقط بر اساس اصول و سیاستهای بسته خود حاضر است به آنها بودجه بدهد. به همین دلیل، هر کسی که بخواهد وارد یکی از این رسانهها شود و روزنامهنگاری را به صورت جدی و حرفهای دنبال کند، باید بر اساس اصول دیکته شده عمل کند. در این دست رسانهها، یک روزنامهنگار فقط زمانی میتواند وارد حلقه مدیران و تصمیمگیران شود که به نوعی در محفل و گروه مورد نظر قرار داشته باشد.
سانسور، اعمال شدید سیاستهای محتوایی و حتی نظارت بر نوع ادبیاتی که در رسانههای اصلی و تاثیرگذار داخل ایران اعمال میشود، به هیچ وجه قابل انکار نیست. این موضوع همواره مورد اشاره و انتقاد رسانههای فارسی و گاه انگلیسیزبان خارج از کشور قرار میگیرد، اما نکته آزاردهنده این است که خود همین رسانههای منتقد، برخلاف انتقادی که بر وضعیت اداره رسانههای داخل ایران دارند، خودشان هم گرفتار آفت محفلگرایی هستند.
در حال حاضرِ، گروه بزرگی از رسانههای فارسیزبان که بیبیسی فارسی، صدای آمریکا، ایران اینترنشنال و رادیو فردا جزو شناختهشدهترین آنها هستند، در کشورهای مختلف مشغول فعالیت هستند. اگر نگاهی به پیشینه این رسانهها بیندازید، متوجه میشوید که گروه ادارهکننده این رسانهها طی چند سال گذشته افرادی مشخص، با سیاستها و خط مشی کاملا تعریف شده هستند. بسیاری از این افراد، زمانی در عرصه مدیریت رسانه در ایران تصمیمگیرنده بودند و این گروه همان زمان هم محفلگرایی خود را داشتند. حال که این افراد در رسانههای خارج از ایران فعالیت میکنند، باز همان نگاه و سیاست را دارند!
این مدیران به هیچوجه به روزنامهنگاران مستقل و کمتر شناختهشده روی خوش نشان نمیدهند. یعنی به طور دقیق، روزنامهنگارانی که در داخل ایران در هیچ حزب و گروه و دستهای جای نمیگرفتند و به همین واسطه نمیتوانستند از تواناییهای حرفهای خود استفاده کنند، در خارج از کشور هم با همان مشکلات دست و پنجه نرم میکنند!
این وضعیت ناخوشایند آنجایی آزاردهندهتر میشود که همین رسانهها به افرادی همانند مسیح علینژاد میدان میدهند که در داخل ایران به دنبال پروپاگاندا به نفع جناح اصلاحطلب بودند و حال که به خارج از ایران مهاجرت کردهاند هم باز همان شیوه پروپاگاندا را به نفع همان اصلاحطلبان دنبال میکنند.
این شیوه از اداره رسانه، در عمل همان شیوهای است که حاکمیت جمهوری اسلامی هم از آن استفاده میکند؛ هیاهوی بسیار برای هیچ!
نام محفوظ
روزنامه نگار آزاد*
- مطالب نوشته شده توسط روزنامه نگاران آزاد صرفا نقطه نظر نویسندگان میباشد و آزادی نیوز به عنوان رسانه آزاد منتشر کننده آن میباشد. مطالب ممکن است مورد تایید آزادی نیوز نباشد.