در این مقاله کوتاه به سرنوشت موبدان زردتشتی پس از اسلام میپردازیم .
پس از حمله اعراب به ایران برای دومین بار ضربه ای به پیکره آیین زردتشتی وارد شد، ضربه ای که این آیین را عملا ریشه کن کرد و آنچه که دیده میشود تنها ظاهری از باطن آموزه های معنوی زردتشت است که البته همان سه پاس یا پاسداشت گفتار نیک ، پندار نیک و کردار نیک برای نجات ایران از این نفرین پرستی و لعنت و پندار زشت نابودی جهان به دست مهدی موعود کافیست، نگارنده از این پندار زشت تر که جهان به دست کسی مانند مهدی موعود، هیتلر نازی و مانند او نابود شود پندار زشت تری نمیداند. اولین ضربه به آیین زردتشتی به دست اسکندر اساس تمدن ایران را چنان نابود کرد که برای درک مقالی مانند این باید در امتداد زمان سفر کرد، تاریخ دانست و تاریخ را تفسیر کرد، فلسفه دانست و فلسفه را تمام کرد. پس از حمله اول و سوزاندن معابد خدایان ایرانی هنوز فروزه هایی از این دین در میان مردمان باقی مانده و تلاش موبدان زردتشتی برای بازیافت بقایای دینی البته با اشتباهات فراوان ظاهر این دین را زنده کرد، تلاشی که البته بزرگترین اشتباه آن بازیابی نماد فره ور (فروهر) به جای اهورامزدا خدای نیکی است، نماد فره ور نماد انسانی است که اهورا مزدا به پادشاهی رسانده و در واقع نمادی از پادشاه است که فره ایزدی دارد به طور دقیق تر باید گفت فرهور پادشاهی است که هوروس یا خدای مصر قدیم او را به پادشاهی برگزیده و احتمالا در زمان سلطه هخامنشیان بر مصر یکی از مفاخر آنان تسلط بر سرزمین هوروس بوده است.
چنین مثل پادشاهان فرهور یا پادشاهی مانند عیسی پسر مریم که خداوندش به مقام پادشاهی یهود وعده داد و البته در زمانی که یهود را در زمان آلمان نازی در آتش میسوزاندند عیسی نمیتوانست در عوالم جسمانی به داد آنها برسد، چنانچه پادشاه فره ور نمیتوانست ایرانیان را از حمله اعراب محافظت کند. پس از حمله اعراب سرنوشت موبدان زردتشتی و خردمندان آن مقاله ایست که چندان به آن پرداخته نشده است، برای دانستن تبعات این حمله در آذربایجان هنوز کلمه ای وجود دارد که بیانگر و شرح حال این واقعه است، کلمه قیلینچ موسولمانلری یا مسلمان شمشیری به گفته شهناز (تاریخ دان آذری) به کسانی گفته میشود که در صورت نپذیرفتن اسلام گردن آنها زده میشد. زنده سوزی و در آتش انداختن موبدان یکی از عذابهاییست که هم در قرآن تصدیق شده و هم در حمله اعراب آن را برای موبدان میتوان تصور کرد. در واقع این تیره و تار کردن فضای معنوی به دست خدای عرب فقط از وجود یک نبرد نادیدنی در آسمانها پرده بر میدارد، نبردی که متصور است دامن کسانی را که به نام خدایان حکومت میکنند یا خدایان دروغ را پرستش میکنند گرفته باشد، اگر چنین باشد فریب یا همان پیروزمند ترین خدا روی زمین تا کنون برنده بوده است در آسمانهای معنوی هنوز نمیدانیم چه کسی
پانوشت: آیین مانویان و بوداییان و نیز هندیان به این سلسله نبردها میپردازد.