نامه ای از شیوا بابایی

“از كنار مبحث حجاب اجباري به سادگي عبور
نكنيم!
از ديد من بحث تنها تکه پارچه ای نیست که از سن هفت سالگي بر سر ما نهادند!
آنها با این قوانین می‌خواهند زنها را ،از ابتدایی ترین حقوق تا شخصی ترین مسایل كنترل كنند!
وقتی میگوییم آزادی پوشش ،آنها لخت شدن را تصور میکنند! چون بیمارند، آنها دچار سرطان بدخیم جهالت شده اند همان مومنان بهشتی که حتی نمیتوانند نگاهشان را کنترل کنند و بس شهوت پرستند با تار موی زنی به خطا می‌افتند، پس زنان باید تقاص بیماری آنها را پس دهند!
می‌گویند قانون است و باید به آن احترام بگذاریم! قانون باید در راستاي خدمت به بشريت باشد تا شهروند بتواند با پشتوانه قانون در امنیت و رفاه زندگی کند.
وظیفه انسانی ما حکم می‌کند فارغ از جنسیت مقابل ظلم و خصوصا قوانینی که حقوق بشر را نفی میکند بایستیم هرچند آنها با تفکیک جنسیتی گسترده در جامعه در صدد دیوار کشیدن بین دو نوع اصلی انسان برآمده‌اند تا کنترل اوضاع و سرکوب برايشان آسان‌تر شود.. زنان قدرت بسیاری دارند که اگر با هم متحد شوند می‌توانند جلوی هر ظلم و ستمی بایستند آنها برای بقايشان زنان را سركوب مي‌كنند تا نتوانند فرزنداني شجاع و آگاه تربيت کنند!

سرکوبگران که عادت به سانسور دارن و از هر طرز فکری جز عقاید خویش هراس دارند مدام در حال نادیده گرفتن جامعه زنان هستند آنها عقیده دارند که زنان خود حجاب را برگزیده‌اند خب اگر به گفته تان ایمان دارید چرا اجبار می‌کنید و از چه می‌ترسيد؟
خواسته ما احترام به انتخابمان و به رسميت شناختن اعتقادمان است كه حجاب تنها يك مبحث آن است.”
شيما بابايي ٩٦/٦/٨

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *