بی گمان بزرگترین عاملی که باعث تقویت نظامهای دیکتاتوری میشود عقیده راسخ آنها به یک ایدئولوژی و دفاع از آن ایدئولوژی تا سرحد کشتن مخالفان و کشته شدن است. این در تمام نظامهای توتالیتر بشری تا بحال مشاهده شده است این نظامها هیچ نظری را به جز نظرات خویش نمیپذیرند و تمام نظرات مخالف را سرکوب میسازند.فرقی ندارد که هیتلر یا موسولینی یا خمینی و خامنه ای باشد حال سوال اینست این رویه آیا میتواند هدایتگر مردم به طرف سعادت باشد؟ رویه ای که گاهی به شکل خمنیسم و گاهی به شکل کمونیسم حق مشارکت عامه را از مردم میرباید و خود را در لباس پارلمانهای فیلتر شده و یا مجالس تک حزبی به مردم تحمیل میکند؟ آیا خدا ابزاریست که با آن حکومت باید کرد یا اینکه باید راهنمای مردم به کارهای صحیح باشد. آیا کسی که پاکدست و پاکدامن است میتواند به دلیل عقیده مردم خون مردم را بریزد؟